کلوگ(1969) به بیمارانش توصیه می کرد، روی کاغذ دایره ای بکشند و از مرکز شروع به کشیدن کنند و آن را ادامه دهند تا به اعماق نا خودآگاه جمعی و ماندالای خود نزدیک شوند. او معتقد بود این کار هم حس زیبایی شناختی و هم توانایی کنار آمدن آسوده با ابهام فرد را شکل می گیرد و به آرامش میرسد.

ارگولز(1972) از مولفه های مرکزیت تا توازن و نقطه ی مرکزی نام می برد، در این روش حرکات نقاشی و ذهن فرد براساس نقطه ی مرکزی است تا ذهن متناسب با آن تغییر کند و ناخودآگاه جمعی استخراج و کامل شود. از نظر آنها ماندالاهای هرکس، مضمون هایی است که کمال را در او به چالش می کشد، زیرا درون ماندالا توازن و بیکرانگی زیبایی وجود دارد.
یک ماندالا بیشتر از یک شکل ساده است که تمامیت را نشان می دهد و می توان به عنوان مدلی از ساختار سازمانی زندگی آن را در نظر گرفت.

"ماندالا" یک نمودار کیهانی است که روابط تا بی نهایت را برای ما یادآوری می کند، جهانی که هردو درون و برون بدن و ذهن مارا گسترش می دهد. توصیف واقعیت های مادی و غیر مادی "ماندالا" در همه ی جنبه های زندگی، صورت های فلکی، زمین، خورشید و ماه و همچنین دایره های ادراکی ما یعنی دوستان، خانواده و جامعه ظاهر شده است. حدود سال ۱۹۶۹ موشکی که به فضا فرستاده شد و عکسی از زمین از فاصله ی صد هزار متری گرفته شد و از آن پس معتقد بودند که کره ی زمین هم یک "ماندالا" است. در منابع کهن می‌بینیم که گروه‌های زیادی شکل دایره را سمبل خود نامیده‌اند که نشانه‌ای از رابطه انسان و طبیعت است. این سمبل چه در پرستش خورشید نزد اقوام اولیه و اساطیر و چه در ادیان مختلف دیده می‌شود.

"ماندالاهای" انتزاعی که در هنر مسیحی اروپا، مثل پنجره‌های طرح  گلی کلیساهای اعظم دیده می‌شود نشانه‌هایی از خود انسان است. هاله‌ای که اطراف سر عیسی و قدیسان مسیحی در نقاشی‌های مذهبی دیده می‌شود همگی نمودی از "ماندالا" است. در ایران باستان دایره جزو نمادهای  مقدس است. میترا و اهورامزدا که خدایان خورشید بودند با دایره‌ای دور سرشان نمایش داده می‌شدند و در عرفان نیز دایره مرحله رسیدن به کمال و جاودانگی را نشان می‌دهد "ماندالا" است.

گردآورنده:خانم آدینه قنبری لنگرودی