لعابهای لاستر لعابهایی با جلای فلزی هستند که به شیوه های مختلف در شرایط احیاء کوره و یا بعضی خارج از کوره به وجود می آیند. این لعاب، تشکیل لایه بسیار نازکی از نانو ذرات مس و نقره با جلای فلزی در طیف های رنگی گوناگون است که بر روی لعاب در سومین مرحله پخت در شرایط احیاء کوره ایجاد می گردد.
در این روش سرامیست ترکیبهایی از نمکهای نقره و مس را با یک واسطه گلی که حاوی مقادیر زیادی از اکسید آهن است با ترکیب کردن سرکه بر روی سطوح سرامیکی که دارای لعاب از قبل پخته شده و عموما سفید است می نشاند سپس قطعه را مجددا در کوره و در دمایی پایین در شرایط احیاء می پزد. پس از سرد شدن کوره اگر همه مراحل صحیح انجام شده باشد با پاک کردن واسطه گلی از روی سطوح جلای فلزی حاصل می شود. این شیوه ساخت لعاب لاستر را خمیره گلی نیز می نامند که در فرهنگ سرامیک ایرانی زرین فام نامیده می شود.
لاستر بیش از۸۰۰ سال پیش به وجود آمد. ابوالقاسم، سفال گر و تاریخ دان در مورد لاستر می گوید: (( لاستر چیزی است که به آرامی آتش دیده، مثل طلای سرخ نور را منعکس کرده و مثل نور خورشید می درخشد.)) ظروف لاستر با سطوح درخشان از تغییر شکل نقره و مس به طلای درخشان به دست آمده است که در طول قرن ها این دانش ناپدید شده بود.
عباس اکبری دانش آموخته دکترای پژوهش هنراز دانشگاه تهران و مدرس دانشکده معماری و هنر دانشگاه کاشان، با پژوهشی عمیق بر روی این تکنیک قدیمی و احیای آن توانسته است، این تکنیک کهن کاشان را در آثاری مدرن زنده کند. ایشان مجموعه آثار خود با لعاب زرین فام را در نمایشگاه گروهی "سفالینه های زرین فام از دیروز تا امروز" در سال۱۳۹۲ به نمایش گذاشته و به صورت مکتوب نیز کتابی از این آثار تحت عنوان ظرف ها منتشر کرده اند که استادانی چون آلن کایگر، گرگ دیلی و فرانک هلمس از بزرگان هنرسرامیک جهان بر آن مقدمه نوشته اند.
لاستر که ما آن را با نام لعاب زرین فام می شناسیم بین قرن های ۵تا۸ هجری قمری که دوره دوم سفالگری ایران و اوج این هنر بوده است، ابداع و متداول شد. این لعاب، تشکیل لایه بسیار نازکی از نانو ذرات مس و نقره با جلای فلزی در طیف های رنگی گوناگون است که بر روی لعاب در سومین مرحله پخت در شرایط احیاء کوره ایجاد می گردد. در ساخت لعاب این سفالینه که از گونههای نفیس و بسیار با ارزش در میان ظروف سفالین دوره اسلامی است، از تکنیک خاصی استفاده میشود. دستیابی به این تکنیک آنقدر سخت است که گاه هنرمندان و صنعتگران عدم توفیق خود را به نایافتنی بودن و غیرقابل پیشبینی بودن آن نسبت میدهند. اما هنرمندانی چون عباس اکبری با کاوش های علمی و بررسی منابع به جای مانده از دوران اسلامی به خوبی آن را باز آفرینی کرده است.علاوه بر تکنیک منحصر به فرد این ظروف، کنتراست داخل و بیرون آنها و استفاده ی هنرمندانه از خط فارسی و رنگ های درخشان این تکنیک، مجموعه ظرف ها را متفاوت و جذاب کرده است.